تاريخچه استعمال از پوست و تبديل آن به چرم طبق شواهد بدست آمده در ازمنه ، از اواخر زمان يخبندان روشهاي سادهاي براي ازدياد نرمي و جلوگيري از فاسد شدن پوست مرسوم بوده ميباشد .
روشهايي چون دود دادن يا اين كه چرب كردن پوست با روغن . البته با دقت به مرطوب بودن اين بخشها و كم تداوم بودن پوست در مقابل رطوبت نمونههاي مقداري از اين پوستها بدست آمده . هر تعدادي در مقبرههاي خشك و ضد عفوني گرديده ، نمونههاي اكثري از پوستهاي متعلق به مقطع ماقبل مورخ كشف شده ميباشد البته اين پوستهايي كه در بخشها خشك بدست آمده تمامي به علت خشكيدن ( خشك شدن ) تُرد و آسيب پذير شدهاند و به همين دليل نميتوان پي پيروزي كه اين پوستها بصورت ناپخته بكار ميرفته يا اين كه دباغي گرديده بودهاند . مصريان از اقوامي بودند كه از پوست استفادههاي بسياري ميبردند . در مقابر مصريان پوستهاي مرصع شدهاي يافت شده كه با ورقههاي طلا جواهرات تزيين يافتهاند . طومارهاي پوستي بسياري كشف گرديده كه پس از تراشيدن و پاك كردن گوشت هايشان، بر روي تراز نرم و خوشرنگ آنان با مركب متن شده ميباشد .
به گفته باستان شناسان عمر استفاده از پوست حيوانها به شكل چرم در جمهوري اسلامي ايران باستان به ۱۵۰۰ سال پيش از ميلاد مي رسد . در قبلي اين حرفه در ايران از مشاغل داراي اهميت بشمار ميرفته ميباشد ، بگونهاي كه در اكثري از شهرها محلهاي به نام محله دباغي وجود داشته كه عمده كارگاههاي دباغي در آن محله بودهاند (هرچند امروزه با دقت به ورود تكنولوژي و دستگاههاي مدرن، ديگر كارگاهي به راه گذشته در اين محلات فعال نميباشد ) ولي هنوز نام و خاطره اين محلات با به عبارتي قيمت و اهميت خويش بجا باقيمانده ميباشد . احتمال دارد پرچم كاوياني (پيش بند كاوه آهنگر) كه فردوسي شعر سرا بزرگ حماسه سراي اهل ايران از آن به عنوان پرچم قيام كاوه آهنگر مقابل ظلم و ستم ضحكاك در جمهوري اسلامي ايران باستان ياد ميكند خويش مدرك بر پيشينه و كاربرد چرم در كشورايران باشد . چرمي كه از پوست پلنگ تهيه و تنظيم شده و مزين به ديباهاي زرد و سرخ و بنفش بوده و آرم + چليپا (صليب ايراني) كه آرم خورشيد در تمدن ايراني و دين مهري است بر روي آن نقش بسته بوده هست .
چو آن پوست بر نيزه بر ديد كي به خير و خوبي يكي اختر افكند پي فر و هشت از و سرخ و رنگ زرد و بنفش همي خواندش كاوياني درفش
البته با توجه به سابقه و علم دوچندان طولاني از پوست در بخش اعظم مناطق دنيا، فعاليت يا اين كه پروسه پوست پيرايي و ايجاد چرم رشدي يكسان نداشته هست .
ممكن است علت اين تفاوت در علم و دانش في مابين مردم كشورها و بخش ها متعدد را بتوان چنين ابلاغ كرد . اشتغال خانوادگي صنعتگران به يك حرفه كسب رموز توسط صنعتگران به فيس تجربي ( با آزمون و خطا) طي سالها مشقت و مشقت . انتقال تجربيات و رموز كار تنها از بابا به پسر يا از مدرس به شاگرد زمينه اعتماد . پنهان (سري) نگه داشتن رموز كار در در ميان صنعتگران . عدم انتقال رموز به ديگرافراد و لذا عدم درايت تمامي صنعتگران از رموز فعاليت . و . . . . به كار گيري از چرم از همان زمانهايي كه انسانهاي اول حيوانها را شكار ميكردند و از پوستشان براي خويش تن پوش و تحت انداز و . . . ميساختند شروع شد .
احتمال دارد پوست را بتوان جزو اولين مادههايي دانست كه انسانهاي غارنشين از آن براي در امان ماندن از سوز و سرما استفاده كردند و براي خود بدن پوش ساختند .
تاريخچه استعمال از پوست و تبديل آن به چرم طبق شواهد بدست آمده در ازمنه ، از اواخر زمان يخبندان روشهاي سادهاي براي ازدياد نرمي و جلوگيري از فاسد شدن پوست مرسوم بوده ميباشد .
روشهايي چون دود دادن يا اين كه چرب كردن پوست با روغن . البته با دقت به مرطوب بودن اين بخشها و كم تداوم بودن پوست در مقابل رطوبت نمونههاي مقداري از اين پوستها بدست آمده . هر تعدادي در مقبرههاي خشك و ضد عفوني گرديده ، نمونههاي اكثري از پوستهاي متعلق به مقطع ماقبل مورخ كشف شده ميباشد البته اين پوستهايي كه در بخشها خشك بدست آمده تمامي به علت خشكيدن ( خشك شدن ) تُرد و آسيب پذير شدهاند و به همين دليل نميتوان پي پيروزي كه اين پوستها بصورت ناپخته بكار ميرفته يا اين كه دباغي گرديده بودهاند . مصريان از اقوامي بودند كه از پوست استفادههاي بسياري ميبردند . در مقابر مصريان پوستهاي مرصع شدهاي يافت شده كه با ورقههاي طلا جواهرات تزيين يافتهاند . طومارهاي پوستي بسياري كشف گرديده كه پس از تراشيدن و پاك كردن گوشت هايشان، بر روي تراز نرم و خوشرنگ آنان با مركب متن شده ميباشد .
به گفته باستان شناسان عمر استفاده از پوست حيوانها به شكل چرم در جمهوري اسلامي ايران باستان به ۱۵۰۰ سال پيش از ميلاد مي رسد . در قبلي اين حرفه در ايران از مشاغل داراي اهميت بشمار ميرفته ميباشد ، بگونهاي كه در اكثري از شهرها محلهاي به نام محله دباغي وجود داشته كه عمده كارگاههاي دباغي در آن محله بودهاند (هرچند امروزه با دقت به ورود تكنولوژي و دستگاههاي مدرن، ديگر كارگاهي به راه گذشته در اين محلات فعال نميباشد ) ولي هنوز نام و خاطره اين محلات با به عبارتي قيمت و اهميت خويش بجا باقيمانده ميباشد . احتمال دارد پرچم كاوياني (پيش بند كاوه آهنگر) كه فردوسي شعر سرا بزرگ حماسه سراي اهل ايران از آن به عنوان پرچم قيام كاوه آهنگر مقابل ظلم و ستم ضحكاك در جمهوري اسلامي ايران باستان ياد ميكند خويش مدرك بر پيشينه و كاربرد چرم در كشورايران باشد . چرمي كه از پوست پلنگ تهيه و تنظيم شده و مزين به ديباهاي زرد و سرخ و بنفش بوده و آرم + چليپا (صليب ايراني) كه آرم خورشيد در تمدن ايراني و دين مهري است بر روي آن نقش بسته بوده هست .
چو آن پوست بر نيزه بر ديد كي به خير و خوبي يكي اختر افكند پي فر و هشت از و سرخ و رنگ زرد و بنفش همي خواندش كاوياني درفش
البته با توجه به سابقه و علم دوچندان طولاني از پوست در بخش اعظم مناطق دنيا، فعاليت يا اين كه پروسه پوست پيرايي و ايجاد چرم رشدي يكسان نداشته هست .
ممكن است علت اين تفاوت در علم و دانش في مابين مردم كشورها و بخش ها متعدد را بتوان چنين ابلاغ كرد . اشتغال خانوادگي صنعتگران به يك حرفه كسب رموز توسط صنعتگران به فيس تجربي ( با آزمون و خطا) طي سالها مشقت و مشقت . انتقال تجربيات و رموز كار تنها از بابا به پسر يا از مدرس به شاگرد زمينه اعتماد . پنهان (سري) نگه داشتن رموز كار در در ميان صنعتگران . عدم انتقال رموز به ديگرافراد و لذا عدم درايت تمامي صنعتگران از رموز فعاليت . و . . . . به كار گيري از چرم از همان زمانهايي كه انسانهاي اول حيوانها را شكار ميكردند و از پوستشان براي خويش تن پوش و تحت انداز و . . . ميساختند شروع شد .
احتمال دارد پوست را بتوان جزو اولين مادههايي دانست كه انسانهاي غارنشين از آن براي در امان ماندن از سوز و سرما استفاده كردند و براي خود بدن پوش ساختند .